
نگاهی به سرگذشت شمس تبریزی و هرآنچه باید راجع به شمس بدانیم
زندگینامه شمس تبریزی
نام و تولد شمس
محمد بن علی بن ملکداد تبریزی ملقب به شمسالدین یا شمس تبریزی است.
وی زاده 528ذهجری قمری در تبریز و از صوفیان مسلمان ایرانی قرن هقتم هجری می باشد.

خانواده شمس تبریزی
دربارهٔ پدر و مادر شمس تبریزی منابع زیادی در دست نیست.
به اندازه ای که او در مقالات خود به آن اشاره کرده و آنها را اشخاصی دل نازک و مهربان توصیف می کند.
و اینکه آنها شمس تبریزی را نازپرورده کرده بودند: «این عیب از پدر و مادر بود که مرا چنین به ناز برآوردند.»
شمس تبریزی در جایی دربارهٔ پدر خود میگوید: «نیک مرد بود… الا عاشق نبود، مرد نیکو دیگر است و عاشق دیگر…» «پدر از من خبر نداشت. من در شهر خود غریب، پدر از من بیگانه، دلم از او میرمید. پنداشتمی که بر من خواهد افتاد. به لطف سخن میگفت، پنداشتم که مرا میزند، از خانه بیرون میکند»
آموزه های شمس تبریزی
شمس ابتدا مرید شیخ ابوبکر زنبیل باف (سله باف) تبریزی بود.
به گفته خود شمس چیزهای زیادی از شیخ ابوبکر آموخته، ولی به مرتبه ای از معرفت رسید که مرشدش برایش کافی نبود و در طلب کامل شدن به سیاحت پرداخت و به خدمت اشخاص دیگری رسید.
وی در ضمن سیر و سلوک گاهی مکتب داری میکرد و اجرت نمی گرفت.
شمس تبریزی در محضر استادانی چون شمس خونجی تحصیل میکردهاست.
و نزد شیخ رکن الدین محمد سُجاسی معروف به پیر سُجاسی، به کسب معرفت پرداخت.
شمس تبریزی چنانکه از مقالات او بر میآید از برخی از بزرگان زمان خود نیز تأثیر پذیرفته بود، و از آن میان نامهای شهاب هریوه (اندیشمند خردگرا)، فخر رازی، اوحدالدین کرمانی و محیالدین ابن عربی در مقالات شمس آمدهاست.
آشنایی شمس و مولانا
شمس تبریزی عاشق سفر بود و عمر خود را به سیر و سیاحت میگذراند و نمی توانست یکجا بماند،
افلاکی روایت می کند «جماعت مسافران صاحبدل او را پرنده گفتندی جهت طی زمینی که داشتهاست.»
شمس تبریزی در ۲۶ جمادیالثانی ۶۴۲ (معادل ۶ دسامبر ۱۲۴۴ میلادی و ۱۶ آذر ۶۲۳ هجری خورشیدی) به قونیه رسید.
با مولوی ملاقات کرد و با شخصیت نیرومند و نفس گرمی که داشت مولانا را دگرگون کرد.
تا پیش از دیدار شمس تبریزی، مولوی از عالمان و فقیهان و اهل مدرسه بود.
در آن زمان به تدریس علوم دینی مشغول بود، و در چهار مدرسهٔ معتبر تدریس میکرد و اکابر علما در رکابش پیاده میرفتند.
با دیدار شمس تبریزی، مولوی لباس عوض کرد، درس و وعظ را کنار گذاشت و اهل وجد و سماع و شاعری شد.
برای مردم قونیه مخصوصاً پیروان مولانا تغییر احوال او و رابطهٔ میان او و شمس تبریزی تحمل ناکردنی بود.
عوام و خواص از این رابطه خشمگین شدند، مریدان شورش کردند، و همه نسبت به او دچار کینه و دشمنی شدند.
شمس تبریزی بعد از شانزده ماه در ۲۱ شوال ۶۴۳ بیخبر قونیه را ترک کرد.مولوی طی آن مدت غمگین ترین روزهایش را سپری می کرد.

بازگرداندن شمس به نزد مولانا
سرانجام نامهای از شمس تبریزی رسید و معلوم شد که او در شام است.
مولوی فرزند خود سلطان ولد را با بیست نفر از یاران برای بازگرداندن شمس فرستاد.
شمس تبریزی در ۶۴۴ با استقبال باشکوه به قونیه بازگشت. محفل مولوی غرق شور و شادی و وجد و سماع شد.
اما شادمانیها دیری نپایید.
باز آتش کینه و تعصب بالا گرفت و رنجها و آزارها به شمس تبریزی رسید.
او با همه عشق و علاقهای که به صحبت مولانا داشت تصمیم به ترک قونیه گرفت.
به مولانا میگفت: «سفر کردم آمدم و رنجها به من رسید که اگر قونیه را پر زر کردندی به آن کرا نکردی، الا دوستی تو غالب بود… سفر دشوار میآید، اما اگر این بار رفته شود چنان مکن که آن بار کردی» به سلطان ولد فردها میگفت:
خواهم این بار آنچنان رفتن | که نداند کسی کجایم من | |
همه گردند در طلب عاجز | ندهد کس نشان ز من هرگز | |
سالها بگذرد چنین بسیار | کس نیابد ز گرد من آثار |
ازدواج شمس
شمس تبریزی سال 642 در 60 سالگی با کیمیا خاتون 25 ساله دختر محمد شاه (دختر خوانده مولانا) ازدواج کرد.
مزار شمس تبریزی
راجع به مرگ شمس اطلاعات دقیقی در دست نیست، اما مفسران بر این باورند که شمس هرگز از قونیه خارج نشد.
احتمالاتی بر این عنوان استوار است که شمس به دست پسر کوچکتر مولانا و با همدستی دوستانش در سحرگاهی در منزلی که همراه مولانا سکونت داشت، موقع اذان صبح به چاه انداخته شده.
که خانم الیف شاکاف نیز در کتاب ملت عشق خود به آن اشاره کرده است.
به هر حال زندگینامه شمس تبریزی دارای ابهام و تاریکی بسیاری است،
گروهی تاریخ غایب شدن یکباره او را در سال ۶۴۳ و فوت این عارف بزرگوار را در سال ۶۷۲ هجری و محل دفن او را خوی به ثبت رسانده اند،
و با استناد به توضیح نویسنده رفیع در سفر ایشان به ترکیه در سال ۱۳۶۶ خورشیدی شهر قونیه ترکیه آرامگاهی باشکوه متعلق به شمس تبریزی دیدم.

مقالات شمس تبریزی
مقالات شمس تبریزی مجموعهای از سوالها و جوابهای میان او و مولانا و مریدان است.
شمس مجموعهای از سخنان و حکایات دلنشین خود را در آن نوشته است.
بدیعالزمان فروزانفر معتقد است میان مقالات شمس با مثنوی مولوی ارتباطی قوی وجود دارد.
مطالبی که در این مقالات موجود است در خصوص شخصیت، زندگی و خانواده شمس، رابطه شمس با مولانا، قصهها و حکایات او است.

دیوان شمس تبریزی
دیوان شمس تبریزی که به دیوان کبیر معروف است، مجموعهای از شعرهای مولانا است که بخش اعظم آن را مولانا خطاب به شمس تبریزی سروده است.
آثار شمس تبریزی
مقالات شمس تبریزی
مناقب العارفین
دیوان شمس
بزرگداشت شمس تبریزی
هفتم مهرماه مصادف با روز بزرگداشت شمس تبریزی است.
اولین کنگره بینالمللی شمس در خوی در سال ۱۳۸۹ با حضور علی نصیریان، پرویز پرستویی، هانیه توسلی، حمید جبلی، شهرام ناظری، سالار عقیلی و … برگزار شد.
هرساله روز بزرگداشت شمس با حضور مهمانان و گردشگرانی از کشورهای آلمان، ترکیه، آذربایجان، بلغارستان و پاکستان در شهرهای خوی، تبریز، شیراز و نیشابور برگزار میشود.
- آثار شمس تبریزی
- روز بزگداشت شمس تبریزی
- دیوان شمس
- مقالات شمس
- همسر شمس تبریزی کیست
- آشنایی شمس و مولانا
- مولانا کیست
- آرامگاه شمس تبریزی
- خانواده شمس
- زندگینانه شمس تبریزی
- سرگذشت شمس تبریزی
- مقاله پایه ششم و هفتم راجع به شمس
فروشگاه آماژ در اینستاگرام:https://www.instagram.com/amazhstore/